از مدال آوری در ورزش تا کسبِ مدالِ خوش نام و شیرین شهادت
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش؛ روایت؛ روایتِ عاشقی است؛ روایتِ پروانگی؛ روایتِ انسان های صادقی که همین چند صباح پیش در کره خاکی می زیستند و توانستند تا آسمان ها پرواز کنند.
روایت انسان هایی که زمانه شان را شناختند؛ فهمیدند چه راهی را باید در زندگی طی کنند و کاری کردند کارستان؛ تا برای همیشه و با وعده الهی، زنده باشند و در پیشگاه خدایشان روزی بخورند...
روایت قِصه این هفته ما؛ روایتِ دانشجو معلمی از دیار خوبان، استان قم است ...
شهید حسن امجدی فرزند رضا در دوم بهمن سال ۱۳۳۴ در شهر کریمه اهل بیت (علیهم السلام) قم، به دنیا آمد. وی پس از طی دوره های مختلف تحصیلی موفق به اخذ دیپلم در رشته ریاضی از دبیرستان صدوق شد. خدمت سربازی را به عنوان سپاهی دانش در منطقه لنجان اصفهان پشت سر گذاشت.
در سال ۱۳۵۷ به دانشسرای مقدماتی تهران راه یافت و در سال ۱۳۵۹ موفق به دریافت مدرک فوق دیپلم در رشته تربیت بدنی گردید. شهید امجدی پس از استخدام، به عنوان معلم ورزش در مدارس راهنمایی قم مشغول به خدمت شد و آخرین سمت وی قبل از شهادت، معاونت مدرسه راهنمایی شبانه ۱۷ شهریور بود.
شهید امجدی به ورزش علاقه داشت و عضو تیم فوتبال صنعت نفت، کارگر و ... بود و در زمان دانش آموزی و دانشجویی چندین بار در مسابقات «دو» در استانهای مختلف مقامهای برتر را از آن خود کرد و صاحب مدال شد.
در جریان انقلاب اسلامی و بعد از آن از اصیلترین خطّ مبارزاتی یعنی حرکت همگام با روحانیت برخوردار بود. زمانی که در دانشسرای مقدماتی مشغول تحصیل بود، به نقل قول از دوستانش، بیشتر تظاهرات دانشجویان را مدیریت و رهبری میکرد و هرگز اجازه نمیداد سَمْت و سوی مبارزه ذرّهای از مسیر اصلیاش یعنی اسلام فقاهتی فاصله بگیرد.
با تقدیر از اداره کل امور شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش
این شهید بزرگوار، چهار سال پس از ازدواج به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و در آن جا فرماندهی یک دسته را بر عهده گرفت. سرانجام روح بلند شهید امجدی در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ همزمان با آغاز عملیات بیتالمقدس و در جریان آزادسازی خرمشهر درمنطقه دارخوین، بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن متجاوز، از خاک به افلاک پرکشید و مدال شهادت بر گردن خویش آویخت. پیکر مطهر این شهید عزیز در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد؛ از این شهید بزرگوار فرزندی به نام علیاکبر به یادگار مانده که در زمان شهادت پدر، چهل روزه بود. ویژگیهای اخلاقی شهید این شهید بزرگوار در اخلاق، حَسَن و در روح، امجد بود. معلمی از تبار خمینی(رضوان الله تعالی علیه) که زندگی و شهادتش همه درس است. او تنها یک معلم نبود، بلکه سراسر زندگیاش، کار و مبارزه بود. با سلاح تقوا و پشتکار از همه میدانها سربلند بیرون میآمد. شهید امجدی که از خانوادهای کارگری بود، اکثر اوقات در کنار آن همه مبارزه و تعلیم و تربیت، به کار میپرداخت و این برای دوستانش باعث درس بود.
از همان اوایل پیروزی انقلاب که حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) بر ایجاد و حفظ انجمنهای اسلامی تأکید داشت، یکی از بنیانگذاران انجمن اسلامی خیابان امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) قم بود. ضمن اینکه قهرمان و مدال آور ورزش نیز بود، آن را وسیله میدانست نه هدف، وسیله ای برای ساختن جوانان در جهت اسلام.
در جنگ تحمیلی به عنوان یک معلم حزباللهی نقشی شاخص داشت و در جبهه نیز شجاعت ها از خود نشان داد. در پشت جبهه و سنگر مدرسه فداکاری میکرد، تمامی اوقات خود ونیز قسمتی از حقوقش را صرف جنگ و مسائل آن مینمود.
یادداشتهایی از شهید «تمام وجودم به یاد الله است و در فراق برپاکننده حکومت عدل و عدالت چون شمع میسوزم. انسان زمانی به اوج انسانیت میرسد که تمام اعمال و حرکاتش فقط فی سبیلالله باشد. با ریختهشدن خون شهیدان است که مفهوم واقعی و فلسفه زندگی رنگ میگیرد. چه بیرحمانه قابیلیان، هابیلیان زمان را به خاک و خون میکشند و همین سیر جدال حق و باطل، زمینهساز عدالت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد شد. خدایا! کمکمان کن که اعمالمان فقط به خاطر تو باشد و اگر به خاطر تو نباشد بیهوده و پوچ است. از صفر به صفر است. خدایا! این روحیه ایثار و شهادت طلبی و این نایب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را حفظ فرما! خدایا ! به ما بینش شناخت راه و روش امام که همان راه خدا و انبیاء است، عطا کن خدایا ! با عطوفت با ما رفتار کن ! خدایا ! به تو پناه میبرم و از تو میخواهم توبهام را بپذیری و ما را از آتش جهنم که استخوانهایم طاقت یک لحظه آن را ندارد، حفظ کنی.»
گلچینی از وصیتنامه شهید امجدی
«از تمام دانشآموزان و همکاران میخواهم اسلام را تبلیغ کنید، دیگر وقت آن نیست که اوقات شما و آیندهسازان این جامعه بیهوده بگذرد. خط امام را که همان راه انبیاء، اسلام، ولایت و مرجعیت است، دنبال کنید. امتی که خواهان حکومت الله باشد باید سختیها و گرفتاریها را تحمل کند و آماده جانفشانی و شهید دادن باشد؛ از دوستانم میخواهم با لباس سفید در مجالس عزایم شرکت کنند. تو را به خدا بيشتر احساس مسئوليت در برابر خون شهيدان بكنيد و هميشه گوش به فرمان امام و روحانيت مبارز باشید؛ در نماز جمعه شركت كنيد و دليل نتراشيد كه، نماز كارخانه انسان سازی است. پدر جان و مادر جان!