معلم سمنانی در طرح خلاق «مشاهیر کلاس ما» با مشارکت دانش‌آموزان خود به معرفی شاعران و نویسندگان برجسته پرداخت.

معلم سمنانی در طرح خلاق «مشاهیر کلاس ما» با مشارکت دانش‌آموزان خود به معرفی شاعران و نویسندگان برجسته پرداخت.

  • 1403/11/3 چهارشنبه

به گزارش اداره اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی آموزش و پرورش استان سمنان، سیده فاطمه موسوی آموزگار پایه سوم دبستان سردار شهیدسلیمانی شهرستان سمنان در تجربه‌نگاشت خود به معرفی شاعران و نویسندگان برجسته کشور که تنها نامی به رنگ صورتی از آن‌ها در کتاب‌های درسی دیده شده، پرداخت و گفت: گاهی این آموزگار، غر می‌زند، انتقاد می‌کند، از زمین و زمان می‌نالد واز وضعیت موجود گله دارد. گاهی نیز خسته می‌شود. خسته از این‌همه گفتن‌ها و از این‌همه نشنیدن‌ها؛ ولی خستگی‌اش، زیاد دوام نمی‌آورد‌. حرف استاد دوران دانشگاهش را به یاد می‌آورد و این خستگی خاتمه می‌یابد. حرفی که برای فاطمه، حکم یک محرک را دارد و باعث می‌شود دست از تلاش برای ادامه این مسیر برندارد.

استاد دانشگاهش همیشه می‌گفت: «معلمی اتفاق نیست. توفیق است. همه‌ی شما در معلمی رسالتی دارید و برای به سرانجام رساندن این رسالت انتخاب شده‌اید».

شاید در نگاه اول فکر کنیم رسالت؛ یعنی اینکه یک کار شق‌القمری انجام دهیم؛ ولی از نظر فاطمه، هر کاری چه بزرگ و چه کوچک که نگاه کودک را به زندگی تغییر دهد و به علم و دانشش بیفزاید، یعنی رسالت!

در یکی از همین روزها که فاطمه خسته بود و کتاب فارسی را برای طراحی سؤالات آزمون ورق می‌زد، نام‌هایی را در کتاب فارسی مشاهده کرد که گمنام بودند. نه گمنام در میان مردم و نه گمنام در این سرزمین؛ بلکه گمنام در کتاب و گمنام در بین دانش‌آموزان.

اسامی نویسندگان و شاعرانی که نوشته‌ها و سروده‌های‌شان در ورق به ورق این کتاب، قابل رؤیت بود؛ ولی اثری از معرفی آن‌ها در کتاب مشاهده نمی‌شد.

شاعران و نویسندگانی که سهم‌شان از کتاب فارسی، تنها یک نام در پایان شعرها و قصه‌ها بود. نامی به‌رنگ صورتی؛ ولی با اندازه‌ای کوچک.. آن‌قدر کوچک که به چشم مخاطب نمی‌آمد.

با خودش فکر کرد که چه‌طور در پایان کتاب، واژه‌نامه داریم؛ ولی معرفی‌نامه‌ای برای آشنایی بیشتر دانش‌آموزان با شاعران و نویسندگان نداریم؟! دوباره لب به شکایت باز کرد و دوباره انتقاد.. انتقاد و انتقاد...

در این بین به یاد حرف استادش افتاد و گفت: شاید رسالت من این است که دانش‌آموزانم را با این مفاخر فرهنگی آشنا کنم!

فکر کرد و فکر کرد و بالأخره به نتیجه رسید. یک مقوای بزرگ برداشت و در قسمت بالای مقوا نوشت: «تابلوی مشاهیر کلاسِ ما».

روزی که این تابلو را در کلاس نصب کردم با چشمان پر از پرسش دانش‌آموزانم مواجه شدم و پاسخ دادم: در این تابلو قرار است عکس شاعران و نویسندگانی را نصب کنیم که تنها نامشان را در پایان شعرها و متن درس‌ها می‌بینیم و در ادامه گفتم: عکس از من و معرفی آن‌ها با شما! به این‌صورت که بعد از هر متن و شعری که در کتاب درسی می‌خوانیم، شما باید در مورد صاحب آن اثر، تحقیق کرده و آن شخص مورد نظر را به دوستان خود معرفی کنید و سپس عکسش را در این تابلو نصب می‌کنیم تا نام و یادش را در کلاس خود زنده نگه داریم.

چند ماه از سال تحصیلی گذشته است و هم‌چنان دانش‌آموزان بعد از هر درسی که می‌آموزند می‌گویند: خانم عکس این شاعر یا نویسنده را کِی به تابلو می‌چسبانید؟  و این یعنی من رسالتم را درست انجام داده‌ام...

منبع