
وقتی کلاس به یکباره ساکت شد!
در کودکی نان حلال خانه خوردند، در نوجوانی پای تخته کلاس قد کشیدند و درس خواندند، و در جوانی در دانشگاه قبول شدند و احتمالا رشته و شغل بهتری نیز میتوانستند اختیار کنند اما عاشقانه شغل معلمی را انتخاب کردند تا درس عشق و انسانیت به فرزندان شهرشان بیاموزند.
حتی آن سید اولاد پیغمبر و سرباز روحانی که در میان ۲ همکار فقیدمان امروز به سوی آسمان پر کشید میتوانست در سازمان بهتری امریه بگیرد اما انتخاب کرد در کلاس درس بسوی قبله علم با دانش آموزانش نماز دانایی بخواند.
فردا که پیکر پاکشان به سمت آرامگاه ابدی تشییع خواهد شد دیگر در کلاس درسشان نه خبری از دفتر کلاسی و حضور غیاب خواهد بود، نه ورقهای تصحیح میشود و نه صحبتها و پچ پچ دانش آموزان سکوت کلاس را خواهد شکست بلکه یاد و خاطره آن جاویدنامان است که به درازای یک عمر در گوشهای از کتاب تاریخ آموزش و پرورش خوی و حتی استان ثبت خواهد شد.
معلم در میدان جنگ و به تیر غیب دشمن گرفتار نمیشود اما هر معلمی که چشم از جهان فرو می بندد اجر و قرباش از شهید بیشتر نباشد کمتر نیست. معلم در میدان جهالت، با دشمنی بنام جهل می جنگد و سلاحش قلم است. در فقدان این سه مجاهد گمنام عرصه دانایی جامه سیه میپوشیم و این ۳ معلم فقید را در سالروز شهادت اول بانوی مظلوم تاریخ به مادر پهلوشکسته مان میسپاریم. انشاالله که شفیع شان در روز محشر باشد.
به قلم: مرتضی حیدری
انتهای پیام/
منبع